در ایالات متحده آمریکا کنگره (مجلس) از دو مجلس کاملا مجزا به اسم مجلس نمایندگان و مجلس سنا تشکیل میشود. نحوه انتخاب و قرارگیری نمایندگان در هر یک از این مجالس متفاوت است. هر ایالت (استان) فارغ از جمعیتاش در مجلس سنای آمریکا ۲ نماینده دارد. بر خلاف سنا هر ایالت با توجه به جمعیتاش تعداد متغیری نماینده در مجلس نمایندگان آمریکا دارد.
این دو مجلس در عین داشتن شباهتهای زیاد از نظر ساختاری و در عمل تفاوتهای زیادی با هم دارند. مجلس نمایندگان مجلسی برای کمک و یا برای تقابل با دولت است. (با توجه به اینکه اکثریت مجلس در دست هم حزبیهای رییس جمهور باشد یا نه.) مجلس نمایندگان جایی است که نمایندگان آن فارغ از اینکه متعلق به کدام ایالت هستند اهداف حزب خود را دنبال میکنند.
از طرفی دیگر مجلس سنا فارغ از روابط حزبی تصمیمگیریهای مهم کشوری را دنبال میکنند. نمایندگان این مجلس و یا همان سناتورها موظف هستند که مباحث مهمی نظیر تعیین بودجه، اموز اقتصادی کلان، مسائل نظامی کشور و… را دنبال نمایند. از آنجایی که تعداد نمایندگان هر ایالت در این مجلس با سایر ایالتها برابر است، تصمیماتی که در سطح کشوری گرفته میشود به صورت یکسان و عادلانه خواهد بود و تبعیض خاصی در این خصوص صورت نمیگیرد.
در ایران نیز مجلس شورای اسلامی وظایف نسبتا مشابهی با این دو مجلس آمریکا دارد. داشتن دو سیاست کلی در مجلس شورای اسلامی باعث میشود که سرگردانی در وظایف نمایندگان وجود داشته باشد.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران از طرفی باید درگیر مسائل کلان کشوری باشند. از طرف دیگر باید خواستههای استان و قوم خودشان را دنبال کنند و اینجاست که پارادوکسی عجیب رخ میدهد!
به عنوان مثال دو نماینده اصلاحطلب و اصولگرا از یک شهر به خاطر مشکلات حزبی منافع شهر و استانشان را به خطر میاندازند و یا از طرفی دیگر نمایندگانی به خاطر روابط قومی منافع احذاب را دچار مشکل میکنند.
اخیرا شاهد تشکیل فراکسیون ترکزبانان (تورک زبانان) در مجلس شورای اسلامی هستیم. وجود همچین فراکسیونی و یا حتی فراکسیونهای گیلکها، اعراب، کردها (کوردها) و… به خودی خود مسئله پسندیدهای است. این مسئله باعث خواهد شد تا کشور ایران به سمت فدرالیزم گام بردارد و منافع ملی به طور یکسان در سراسر کشور در نظر گرفته شود.
نگرانی بسیاری از صاحب نظران در این خصوص در مورد خارج شدن وظعیت مجلس از حالت ملی به حالت قومی است. به این شکل که نمایندگان در آینده فقط مطالبات قومیت خود را دنیال کرده و کاری به مسائل کلان کشوری نداشته باشند. من به شخصه با این دست از نگرانیها هم موافق هستم ولی چاره کار را در جلوگیری از تشکیل فراکسیونها نمیبینم.
به نظر من ساختار سیاسی ایران لازم دارد تا همانند ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر دو مجلس کاملا جدا برای رسیدگی به امور مختلف داشته باشد. نخست مجلسی که همانند مجلس فعلی و بر پایه میزان جمعیت استانها باشد و دوم مجلسی که تعدادی ثابت نماینده از هر استان داشته باشد و مطالبات قومی، فرهنگی و… ملتهای ایران را دنبال کند.
خوندم موافقم باهات
متن خیلی خوبی بود و سعی کردی بدون تعصب بنویسی. فقط چند نکته 1- بعضی غلطهای املایی هست که فکر کنم اصلاح کنی خیلی بهتر شود. 2- این فراکسیونها به غیر از ایجاد گسلهای قومی که یک خطر دیگر هم دارد ، هرچه سرازیر تر شدن بودجه کشور به فراکسیونهایی که نمایندگان بیشتری دارند همین الانش هم وضعیت تبریز نه تنها از رشت که از اصفهان ، شیراز و خیلی جاهای غیر ترک نشین بهتره. این فراکسیونها به این رقابتها دامن می زنه. فردای روزگار به فرض نمایندگان زنجان تصمیم بگیرند که سرازیر شدن آب را به غرب گیلان قطع کنند. می دانی چه بلایی سر منجیل و خیلی شهرها گیلان میاد. ماسوله تمام زیبایی اشو از دست میده. فکر می کنی نمی کنند. خودخواهی و حسد را جلویش را نگیری تمامی نداره. نگاه کن سر قطار قزوین ، رشت و انزلی چه بلوایی کردند. متاسفانه اقلیتی از ترکان ما ( نه اکثریتی که بی تقصیرند )دچار خودخواهی شدند برماست که از این ویروس پانیسم فاصله بگیریم. یک نمونه کوچکش را خودت دیدی غافل بودیم نوشتند به شهر ترک نشین رشت خوش آمدید! این پانیسم با هر پسوند و با هر توجیهی به خصوص امروز مثل شبکه های اسرائیلی عمل می کنه . 3- باهات در مورد نیاز به یک مجلس شبیه به سنا موافقم. در ایران زمان اشکانیان ما دو تا مجلس شبیه به همین مجالس دوگانه آمریکا داشتیم و به نظر من اشکانیان یکی از بی نظیر ترین سیستم اداری مملکت از زمان باستان تا امروز بوده. در این سیستم تنها ملاک وفاداری به ایران بوده و هیچ فرقی بین قومیت، زبان و نژاد نبوده. متاسفانه سیستم بعدی اش ساسانیان خیلی به آن آسیب رساند. اما یادت باشه اگر کسی بخواهد تجزیه طلب هم باشد دنیا را هم بهش بدی باز یک چیزی . یک بهانه ای پیدا می کنه. و بر خلاف انتظار تجزیه طلبی های امروز در دنیا بیشتر در مناطق مرفه تر دیده میشه مثلاً در آمریکا ایالتهای ثروتمندتر مانند کالیفرنیا و یا در ایتالیا توسکانی، بارسلونا در اسپانیا، اسکاتلند در انگلیس و در ایران میان اقلیتی از ترکان که بیشتر از غیر ترکها در سیاست، اقتصاد، صنعت، تجارت همه جا دست دارند شما مجبور شدی شرکتت را از نزدیکی گلسار ببری جای دیگر اما برو گلسار را نگاه کن ببین چند تا شرکت مجلل ،مغازه شیک و عالی دارند چه آپارتمانهای لوکسی دارند. تو اصفهان و شیراز، کیش، بندرعباس و تهران هم بری همینه من نمی دانم این فارس نامرد !چقدر حق اینها را خورده که صاحب ترک فلان شرکت شکلات سازی در اوج تحریم میره با هواپیما و کشتی شکر می خره. یا کدام رشتی بنده خدایی در حد بابک زنجانی و یا رضا صراف دستش به بیت المال رسیده. نفت را از زیر پای لرهای بنده خدا می برند تبریز پالایش می کنند. بعد می گویند حق ما را خوردند!. یا ما را گیر آوردند یا به قول سعدی حرص و آز تمامی نداره. 4- آمریکا دو تا مجلس داره اما باز هم نتوانست بر شکاف بین ثروتمند و فقیر و نابرابری بین ایالتها غلبه کنه که نتیجه اش شد انتخاب دونالد ترامپ.
ممنون.
۱.انتقاد پذیرفتهای است. البته من املام در تمام طول زندگی ضعیف بوده. اگر به کلمات اشاره میکردید بهتر بود. من باز هم بررسی میکنم.
۲.بله امکانش است و تا حدود زیادی باهاتون موافقم.
۳.بله همینطوره ولی نباید به فرض تجزیه و… جلوی اتفاقات مثبتی که باید بیفته رو گرفت. در همون آمریکا و اسپانیا و… هم که مثال زدید درسته که اقشار مرفعی هستند ولی تا به حال که موفقیتی در مورد تجزیه و… نداشتند. در عوض سود ملی گرایی بدون گرایش قومی و… به همه رسیده.
۴.ترامپ دقیقا با شعار بر طرف کردن همین تفاوتها به روی کار اومد. ترامپ در کتابش «دو مرد با یک پیام.» هم به طور کامل به این موضوع اشاره کرده. در حال حاضر ایالتهایی به ترامپ رای دادند که وضعیت ضعیف اقتصادی دارند.