در روزهای گذشته عدهای منتسب به پان ترکها بنری تحت عنوان خوش آمدگویی به زبان ترکی در پارک دانشجوی رشت نصب کردند و سپس سعی داشتند در گروهها و کانالهای خود در شبکههای اجتماعی، گیلان و رشت را یک شهر ترک نشین جلوه دهند که با برخورد شدید مردم و همینطور مسئولین رشت مواجه شد. در گام نخست جملات ترکی توسط مردم مخدوش شد و در گام نهایی این بنر به دستور شهرداری رشت کنده شد و عاملان آن مورد پیگرد قضایی قرار گرفتند.
استدلال پان ترکهای پشت این جریان در نوع خود جالب است. آنها میگویند که بسیاری از تالشها و گیلکهای غرب گیلان به زبان ترکی صحبت میکنند پس ترکها در گیلان زیادند! اما حقیقت چیست؟
طبق نظرسنجی سال ۱۳۸۹ طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان گیلان به قرار زیر بود: ۴٫۵ فارسیزبان، ۷٫۹ ترک، ۰٫۹ کرد، ۰٫۲ عرب، ۸۵٫۹ شمالی شامل گیلک، تالش، تات و ترکمن و ۰٫۷ بدون جواب بودند.
پس در خوشبینانهترین حالت از منظر پان ترکها فقط چیزی حدود ۷ درصد از جمعیت گیلان ترک هستند. ولی آیا این یک آمار صحیح است؟
برای پاسخ به پرسش فوق ابتدا باید ببینیم که نژاد چیست؟ در تعاریف اولیه، نژاد به معنی تفاوتهای ظاهری مبتنی بر DNA است. ولی آیا این مسئله در مورد کشور ایران صادق هست؟ واقعا چند درصد از مردم کشور از نظر پارامترهای ظاهری مانند رنگ پوست، حالت چشمان و… با هم متفاوت هستند؟
در حال حاضر تقسیم بندیهای نژادی و قومی ایران نه بر اساس ساختار DNA بلکه از نظر فرهنگی است. این مهم نیست که جد شما گیلک، فارس، ترک، کرد، عرب و… بوده، مهم این است که در حال حاضر شما خودتون رو متعلق به چه فرهنگی میدانید. اما سؤالی که اینجا مطرح میگردد این است که فرهنگ چیست؟
فرهنگ متشکل از پارامترهای زیادی است. به طور خلاصه نمودار زیر به زبان ساده نشان میدهد که فرهنگ چیست:
در این نمودار آمده است فرهنگ بر اساس ارزشها و طرز فکر، مذهب، زبان، تحصیلات، زیبایی شناسی، سازمانهای اجتماعی، فنآوری و فرهنگ مادی و قوانین و سیاست به وجود میآید.
همانطوری که روشن است زبان تنها یکی از ۸ رکن اصلی یک فرهنگ است ولی تمام آن نیست! به سبک زندگی، آداب و رسوم، اعتقادات و… مردم آستارا، تالش و همینطور بخشی از شهرهای استانهای اردبیل، قزوین، زنجان و البرز بیاندیشید. نزدیکی بیشتری به مردم رشت، لاهیجان، رامسر،چالوس، بابل و ساری دیده میشود و یا نزدیکی با مردم اردبیل و تبریز و ارومیه؟
آیا این درست است که مردم مصر را که فرهنگ و نژاد آفریقایی دارند به خاطر مذهب و زبان عرب بنامیم؟ آیا صحبت کردن به زبان عربی باعث میشود که مردم مصر عرب تصور شوند؟ آیا انگلیسی صحبت کردن مردم هند در مکاتبات رسمی باعث میشود تا آنها را بریتانیایی بنامیم؟
اینها همگی پرسشهایی هستند که پاسخ به آنها این امکان رو به ما میده تا جلوی هرگونه حرکت «پان گونه» ایستادگی کنیم.
سلام.اگه مایلید به دوستان ما در پیج (گیل مرد) اینستاگرام بپیوندید.gill_mard@
من یک چالوسب هستم و زبان مادری ام طبری کلارستاقی هست و به هویت و زبان مازندرانی خود افتخار می کنم ولیکن افتخارم ایرانی بودن هست و از گروه های قومیتگرا جدایی طلب بیزارم