همیشه صحبت در خصوص حریم خصوصی افراد در جامعه بحث برانگیز بوده است. اینکه مثلا دولتها این حق رو دارند که به مسیجها و مکالمات تلفنی ما دسترسی داشته باشند یا خیر.
در جریان پرونده ریحانه جباری در بخشی گفته شده است که:
“مفاد پیامک ارسالی از سوی ریحانه جباری برای دوست خود مبنی بر این که قصد کشتن فردی را دارد، دلالت بر سبق تصمیم وی برای قتل و نیز کذب بودن ادعای دفاع در مقابل تجاوز است. قاتل در تاریخ ۱۳/۴/۱۳۸۶ (سه روز پیش از ارتکاب قتل)، با ارسال پیامکی به یکی از دوستان خود نوشته است: «فکر کنم امشب بکشمش»”
این خود دلیلی مبنی به این است که دولت از اطلاعات ما استفاده میکنند.
استاد نوروز زاده مطلبی رو همیشه در کلاسهایش در رشت و آستانه مطرح میکند:
“این روزها شبکههای ارتباطی از مفهوم دهکده جهانی خارج شدهاند و در بر گیرنده مفهوم اتاق شیشهای شدهاند. وقتی شما مزاحم تلفنی داری میری سراغ یک اپراتور دیپلمه مخابرات و اون به راحتی مزاحم رو شناسایی میکنه! اگه طرف بگه نه این کار رو نمیکنم خود شما شاکی میشی! پس فکر کردید جرایم چطوری کشف میشن…”
البته این قضیه فقط مروبط به ایران نیست و طبق اسنادی که اخیرا منتشر شده سازمانهای اطلاعاتی آمریکا (NSA) هم از روش مشابهی استفاده میکنند.
سؤالاتی که مطرح میشه اینه که دولتها تا چه حدی حق دارن که از اطلاعات ما استفاده کنند؟ آیا حد و مرزی برای این مسئله وجود داره؟ اگر در پروندههای مختلف از این اطلاعات استفاده نکنند خود مردم ناراضی نخواهند بود؟ چرا مردم با علم بر شنود اطلاعات و به ظاهر مخالفت با این شنود باز هم به راحتی اطلاعاتشون رو در این شبکهها قرار میدن؟
بدیهی است که من به شخصه در جایگاهی نیستم که بخوام در خصوص این پرونده اظهار نظر کنم و همچین قصدی رو هم ندارم. هدف از نوشتن این مطلب این بود که شما رو دعوت کنم تا در خصوص تناقضات موجود کمی با هم فکر کنیم.
ممنون از مطلب خوبتون